راههای افزایش انگیزه هنگام بیحوصلگی
حتی باانگیزهترین افراد هم ممکن است در راه رسیدن به هدف خود در مقطعی دچار بیحوصلگی و کاهش انگیزه شوند.
به عنوان مثال دانشآموزی را در نظر بگیرید. او برای رسیدن به هدف خود که قبول شدن در رشتهی مورد علاقهاش است ... برنامهریزی بلندمدت 1ساله و گاهی چندساله انجام میدهد؛ ولی باانگیزه بودن در طی این مدتزمان طولانی اگر غیر ممکن نباشد بسیار دشوار است.
آیا میتوان در طی این دوره انگیزهی اولیه را حفظ کرد؟
طبق بررسی محققان چندین راه وجود دارد که میتوان از رکود و بیحوصلگی خارج شد و انگیزهی اولیه را به دست آورد.
علت رکود و بیانگیزگی خود را پیدا کنید
گاهی ممکن است در میانهی راه افکارتان درگیر مسائل انحرافی شود. مثلاً خود را با دیگر اعضای خانواده یا دوستانتان مقایسه کنید که آنها بهراحتی و هر زمان که دوست دارند تلویزیون نگاه میکنند یا به ورزش و تفریحات خارج از منزل میپردازند و شما مجبورید چندین ساعت به مطالعه بپردازید و گاهی خود را از دیدن برنامه یا انجام کارهای مورد علاقهتان محروم کنید. اگر چند ماه از شروع برنامهریزیتان گذشته باشد احساس خستگی میکنید و بیحوصلگی به سراغتان میآید.
طوری برنامهریزی کنید که نتوانید از انجام دادن شانه خالی کنید
فرض کنید تصمیم میگیرید صبحها ورزش کنید. لباسهای ورزش را کنار تختخوابتان بگذارید تا صبح که بیدار میشوید، با لباسها چشم در چشم شوید. برای محکمکاری، با دوستان خود قرار بگذارید تا در باشگاه همدیگر را ببینید. دوستی با یک فرد مسئولیتپذیر انگیزهی رسیدن به موفقیت را در شما بالا میبرد. مطالعه هم همین طور است. سعی کنید نسبت به برنامهریزی خود مسئولیتپذیر باشید.
مواظب سلامت خود باشید
وقتی در حال انجام دادن برنامهریزی بلندمدت هستید، طبیعی است که بعد از چند ماه بدن شما خسته شود. میتوانید گاهی به خود استراحت دهید یا ساعتی را در روز برای ورزش کردن اختصاص دهید. گاهی فاصله گرفتن از محیطی که چندین ساعت در آن به سر میبرید میتواند خستگی و کسالت را از شما دور کند. با این کار سلامت خود را برای ادامهی برنامهتان تا رسیدن به هدف حفظ کنید.
دلیل شک کردن به تواناییهایتان را پیدا کنید
گاهی افکار منفی به سراغتان میآید. مثلاً شخصی با یک اظهارنظر نادرست به کارتان ایراد میگیرد یا کار شما را تلاشی بینتیجه میداند یا شرایط را در نظر شما سخت جلوه میدهد. ممکن است در این وضعیت اعتمادبهنفس خود را از دست بدهید و نسبت به کاری که انجام میدهید بیانگیزه شوید. وقتی افکار منفی به ذهن شما راه مییابد، پیش خودتان از خودتان تعریف و تمجید کنید یا کمی به خودتان استراحت دهید. سعی کنید از زندگی لذت ببرید و به این فکر کنید که شما رقیب سرسختی برای دیگران هستید، نه دیگران برای شما.
وقتی به میانهی راه رسیدید، ثابتقدم بمانید
میانهی راه سختترین قسمت راه است. در میانهی راه، اگرچه هیجان اولیه از بین رفته است، هنوز برای رسیدن به هدف نهایی راه زیادی باید رفت. تازه در میانهی راه است که میفهمید برای اتمام راه چهقدر زحمت و زمان نیاز دارید. در این وضعیت، ناامید میشوید و گاه و بیگاه به مشکل برمیخورید.
در میانهی راه به هدف خود فکر کنید. دلایل شخصی، منطقی و مهمی را که باعث شدند این هدف را انتخاب کنید مرور کنید. اغلب به یاد آوردن این دلایل کمک میکنند انگیزهی خود را بازیابید. وقتی به میانهی راه رسیدید به حرکت روبهجلو ادامه دهید. خودتان را متعهد کنید که در روز برای رسیدن به هدفتان کاری، هرچند کوچک، انجام دهید.
کلام آخر:
هر گاه در زندگی برای رسیدن به هدفی برنامهریزی کنید، با مشکلات و سختیهایی روبهرو خواهید شد. این مشکلات و سختیها باعث میشوند انگیزهی خود را از دست بدهید و گاهی دچار رکود و رخوت شوید. در این شرایط، غلبه بر مشکلات و تلاش برای خروج از رکود کمک میکند تا به موفقیت بلندمدت خود دست پیدا کنید. وقتی باور کنید که میتوان در روزهای بد و سخت به خود انگیزه داد، درخواهید یافت که در آینده با مشکلات سختتر چهطور دست و پنجه نرم کنید.
به این گفتهی کنفُسیوس، فیلسوف چینی، فکر کنید: «مهم نیست چهقدر کُند حرکت میکنید، مهم این است که از حرکت کردن بازنایستید.»