تدریس خصوصی ریاضیات و دروس تخصصی مهندسی توسط دکتر رضا عباسی

تدریس خصوصی ریاضیات و دروس تخصصی مهندسی توسط دکتر رضا عباسی
گروه مدرسین پایتخت
مدیریت دکتر رضا عباسی
09906166383
tadriss.ir
کانال تلگرام:
https://t.me/riazi_abbasi
ویدئوهای آموزش رایگان:
https://www.namasha.com/tadriss

تدریس ریاضیات کنکور کارشناسی ارشد
تدریس خصوصی ریاضی و فیزیک کلیه مقاطع
کلاس های آمادگی کنکور سراسری
کلاس های آمادگی دبیرستان نمونه دولتی
کلاس های آمادگی جهت امتحانات دانشگاه
کلاس های آمادگی جهت امتحانات مدارس

ریاضیات کنکور کاردانی کلیه رشته ها
ریاضیات کنکورکاردانی به کارشناسی
ریاضیات کنکور سراسری ریاضی
ریاضیات کنکور سراسری تجربی
ریاضیات کنکور سراسری انسانی

انجام پروژه های دانشگاهی
دروس تخصصی رشته مهندسی مکانیک
دروس تخصصی رشته مهندسی برق
دروس تخصصی رشته مهندسی عمران
ریاضی عمومی یک
ریاضی عمومی دو
معادلات دیفرانسیل
محاسبات عددی
ریاضیات مهندسی
فیزیک یک
ترمودینامیک
انتقال حرارت
سیالات
دینامیک
استاتیک (ایستایی)
ارتعاشات مکانیکی
مقاومت مصالح
تهویه مطبوع
بایگانی
نویسندگان

هرکس انسانی را از مرگ نجات دهد، گویی همه مردم را نجات داده است.

 خانم دکتر «محبوبه حاج عبدالباقی» متخصص بیماری های عفونی، دانشیار علوم پزشکی تهران، معاون پژوهشی گروه بیماری های عفونی و عضو هیئت مؤسس مرکز تحقیقات ایدز، دوره پزشکی عمومی را در دانشگاه تهران، دوره تخصص بیماری های عفونی را نیز در ایران خوانده و سپس دوره فلوشیپ بیماری های عفونی را در دانشگاه تورنتوی کانادا گذرانده است. خانم دکتر عبدالباقی از زنان موفقی است که می تواند دیدگاههای وی برای جامعه زنان مسلمان و متدین مفید باشد، آنچه در ادامه مطالب می آید گفتگویی است که با وی انجام شده است.

 

خانم دکتر عبدالباقی با تشکر از اینکه وقت تان را در اختیار ما قرار دادید، بگویید آیا رشته پزشکی را به دلیل رتبه بالای کنکور انتخاب کرده اید یا علاقه و نیت خاصی از این انتخاب داشته اید؟

 

من از ابتدا به رشته های ریاضی علاقمند بودم، اما پدرم خیلی علاقه داشتند که من پزشکی بخوانم و خیلی هم مرا به این رشته تشویق می کردند، البته خودم هم نظر مساعدی داشتم، همه این عوامل باعث شد به این رشته علاقمند شوم و آن را انتخاب کنم.

 

اما در مورد علت انتخاب رشته تخصصی ام یعنی بیماری های عفونی باید بگویم، علت این بوده که بیماری های عفونی اکثراً درمان پذیر هستند و در صورتی که زود تشخیص داده شوند و درمان گردند، در بسیاری از موارد، بیمار نجات می یابد.

 

از خانواده تان بگویید، همسرتان در چه رشته ای تخصص دارند؟ و اینکه چند فرزند دارید؟

 اسفند 56 سال سوم پزشکی بودم که ازدواج کردم، شوهرم هم در سال چهارم پزشکی در دانشگاه تبریز درس می خواند، همسرم در حال حاضر متخصص ارتوپدی است. چهار فرزند دختر دارم که کوچک ترین آنها، پیش دانشگاهی است.

 

از دورانی که هم تحصیل می کردید و هم بچه داری برایمان بگویید، نقش همسرتان در گذران امور خانواده چگونه بود؟

 همان طور که گفتم همسرم پزشک است و همیشه سرش خیلی شلوغ است، او هم کار می کرد و هم درس داشت و واقعاً گرفتار بود، اما با این وجود تا جایی که می توانست کاملاً با من همراهی می کرد و در واقع هیچ گاه مانع پیشرفت من نشده است، او از اول هم به خانم ها و موفقیت آنها اهمیت می داد و برای این امر، ارزش زیادی قائل بود.

 

آیا دورانی که فرزندان تان به شما احتیاج بیشتری داشتند، یعنی تا سه سالگی آنها، در کنارشان بوده اید؟

 دختر اولم در سال 63 که فارغ التحصیل پزشک عمومی می شدم، به دنیا آمد و در واقع اولین زایمانم با اواخر دوره انترنی من همراه بود. در آن زمان مادرم خیلی کمکم کردند و من به دلیل اینکه با پدرم و مادرم یکجا زندگی می کردیم، خیلی از کمک آنها بهره مند شدم، به طوری که سه سال اول تولد فرزندم، مادرم صبح ها پیش دخترم بود و من ظهر به خانه می آمدم. یکسال اول پس از تولد دختر دومم هم، مادر و خواهر همسرم کمک کردند. بعدها که استادیار دانشگاه گیلان شدم، چون در آن شهر تنها بودم، خودم کاملاً مراقبت از بچه ها را به عهده داشتم، در واقع هم تدریس می کردم، هم طبابت و هم مسئولیت فرزندان و خانه را به عهده داشتم، بخصوص که در آن زمان همسرم ریاست دانشگاه را به عهده داشت و بسیار درگیر بود.

 

در شرایط فعلی، برخی جوانان ما، برای فرار از مسئولیت پذیری، ازدواج، بچه دار شدن و بعضی کارهای دیگر را به تأخیر می اندازند، اما این طور که به نظر می رسد، شما به موازات یکدیگر همه این مراحل را پشت سر گذاشته اید؟

 بله، من اعتقاد دارم آدم ها ظرفیت های خیلی خیلی زیادی دارند و ما واقعاً خیلی خیلی کم از ظرفیت هایمان استفاده می کنیم و اگر بخواهیم از همه ظرفیت هایمان بهره مند شویم، خدا توانایی این کار را به ما داده، من خودم معتقدم خیلی از توانایی هایم را استفاده نکرده ام، چون خیلی علاقه به نقاشی داشتم و دارم و خوب نقاشی می کشیدم، اما هیچ وقت در این زمینه کار نکردم، چقدر خوب است انسان بگردد و ببیند چه توانمندی هایی دارد، و بعد با مدیریت زمان، حداکثر استفاده را از شرایطی که دارد بکند.

 

نظرتان راجع به این نظریه که «اگر زنان خیلی فعال و اهل کار باشند، زودتر فرسوده می شوند و در رفاه، بیشتر شاداب تر می مانند.» چیست؟

 من فکر می کنم اگر هر کاری که انجام می دهیم آن کار را با فکر و لذت (چه مادی و چه معنوی) انجام دهیم، برایمان بهترین و خوب ترین است. مثلاً من هیچ گاه این تصور را نداشتم که اگر در خانه بنشینم، بیکار باشم، کلاس ورزش بروم و با دوستانم بیرون بروم، آرایشگاه بروم، خانه ام را زینت کنم و هر روز اتاقم را یک جور چیدمان کنم، لذت بیشتری از زندگی خواهم برد. این چنین روشی به من شادابی نمی بخشد. منظورم این نیست که این شیوه زندگی اشکالی دارد، اما برای من اقناع کننده نیست. من اصلاً اعتقاد ندارم که باید مرد و زن را از هم جدا کرد، بلکه به نظر من یک زن و مرد، بچه و حتی سالمند، انسانی است پر از استعدادهای گوناگون که می تواند از این استعدادهای بالقوه در جهت تکامل خود استفاده کند. باید با فکر و اندیشه وارد عمل شد، به طوری که زندگی مان دچار روزمرگی نشود. برای مثال نمی خواهم بگویم آشپزی چیز بدی است، اما هیچ وقت در زندگی وقت زیادی را صرف این کار نکردم و در واقع با صرف وقت زیاد به حواشی علاقه ای ندارم و اکثراً وقتی در حال درست کردن غذایی هستم، مقاله ای می خوانم و کار دیگری هم انجام می دهم. بچه هایم به من می گویند: «تو می توانی در یک زمان چند کار را انجام دهی» و من این ویژگی را دوست دارم.

 

شما در صحبت ها، اشاره داشتید که پنج خواهر و برادر هستید که همه تحصیلات عالیه دارید، آیا پدر و مادر شما در تربیت فرزندان نگرش خاصی داشتند؟

 صد در صد، پدر و مادر ما خیلی به درس اهمیت می دادند، البته مانند پدر و مادرهای امروزی، دائماً در حال درس پرسیدن و دیکته گفتن نبودند، اما همیشه شرایط را برای درس خواندن ما فراهم می کردند؛ یعنی تا زمانی که ما درس داشتیم، درس ما بر همه کارها اولویت داشت و هیچ گاه از ما توقع انجام کارهای خانه را نداشتند و مسئولیت تمام کارهای خانه را خودشان به عهده گرفته بودند.

 

والدین شما خود تحصیل کرده اند؟

 مادرم خیلی زود یعنی در سن 9 سالگی ازدواج کرده بود، یعنی اصلاً زمانی برایش نبوده که بخواهد درس بخواند، بعد از ازدواج هم که سرگرم بچه داری شده، اما عاشق تحصیل بوده است. در سن 50 سالگی شروع به درس خواندن کرد و تا سوم راهنمایی درس خواند و خیلی مایل بود درسش را ادامه دهد ولی چون پدرم مسن شده بود و نبودن مادر در خانه برایش مشکل بود بیشتر از آن نتوانست ادامه دهد. مادرم زمانی که درس می خواند همیشه نمره های 19 و 20 می گرفت و می گفت: «وقتی دخترها در کلاس درس نمی خوانند، معلم به آنها می گوید از این خانم یاد بگیرید.» او هر کدام از ما را که می دید، کتاب انگلیسی و ریاضی اش را می آورد و از ما می خواست، با او کار کنیم، درس بپرسیم یا رفع اشکال کنیم، در واقع او خود نتوانست درس خواندن را ادامه دهد، بنابراین سعی کرد این عشق را در فرزندانش تقویت کند.

 

خانم دکتر حتماً در دوران تحصیل توأم با بچه داری مشکلاتی نیز داشته اید؟ از نحوه ساماندهی به امورات تان بگویید و اینکه چطور به همه کارها می رسیدید؟

 مشکل و سختی که حتماً وجود داشته و دارد و گاهی بسیار شدت می یابد. یعنی خیلی از تفریحاتی که مردم دارند ما نداریم؛ نه اینکه دوست نداشته باشیم بلکه اصلاً وقتش را نداریم و برای آنها اولویتی قائل نیستیم. البته من خیلی به ورزش اهمیت می دهم و حتماً روزی نیم ساعت را هر جوری که شده ورزش می کنم و گاهی ورزش را با تلویزیون دیدن هماهنگ می کنم. من معتقدم ما برای راحت طلبی به این دنیا نیامده ایم، شما یک آدم راحت طلب را با فردی که در زندگی به سختی تلاش می کند مقایسه کنید، حاصل این دو نوع زندگی چه می شود؟ مثلاً فردی که معلم است، دانش آموز تربیت کرده، نویسنده، کتاب از خود باقی گذاشته، استاد دانشگاه، دانشجو پرورانده و بسیاری شغل های دیگر که اثرات تلاش انسان در آنها محو نمی شود و حالا او که خیلی راحت دائماً خورده و خوابیده و گردش کرده، به چه چیزی رسیده؟ واقعاً هیچ چیز. به هر حال سختی ها با حاصل شیرینش به گونه ای جبران می شود. من الآن هم که در سن 50 سالگی هستم، اغلب اوقات از صبح زود تا ساعت 12 شب، به جز مواقع نماز، یک لحظه هم ننشسته ام، یعنی در حال کار بودم.

 

فکر می کنم مطالعه کردن جزء سخت ترین کارهاست چون یک کار فکری است. گاهی شب ها مجبورم چندین ساعت مطالعه کنم، طبیعتاً خیلی کارهای دیگر را نمی توانم انجام دهم مثلاً نمی توانم به پارک بروم، یا از تماشای تلویزیون و یا شنیدن رادیو لذت ببرم و فکر می کنم اولویت من مطالعه است. به هر حال گاهی شرایطی پیش می آید که اوضاع خیلی سخت تر هم می شود، مثلاً بچه مریض می شود و باید در عین حال وظیفه کاری و شغلی را هم انجام دهیم و مجبور به انتخاب می شویم.

 

آیا فرزندان تان هم در تحصیل موفق بوده اند؟

 بله! آنها خیلی مسئولیت پذیرند، البته هیچ کدام پزشکی نخوانده اند، اما همه شان دنبال درس و تحصیل بوده اند و اصلاً جزو آن دختران راحت طلبی که گاهی در جامعه می بینیم نیستند بلکه خیلی فعالند و دائما به فکر کار برای خود و حتی دیگران هستند و فکر می کنم شیوه زندگی من و پدرشان که او هم مرد بسیار فعالی است روی بچه ها چنین تأثیری گذاشته است.

 

آیا وقتی جوان بودید و تازه داشتید انتخاب رشته می کردید به اهداف اخلاقی رشته پزشکی هم توجه می کردید؟

 بله! صد در صد، چون وقتی پزشکی را انتخاب کردم مطمئن بودم با این رشته می توان به مردم خدمت کرد و بیماری را از درد و رنج نجات داد. گرچه خود پزشکی ابهتی داشت که برای جذب شدن به آن کافی بود، اما من از ابتدا انگیزة اخلاقی هم داشتم و چون شاگرد درس خوانی بودم و دوست داشتم بهترین رشته بروم و آن زمان پزشکی بهترین رشته بود، این رشته را انتخاب کردم.

 

خانم دکتر عبدالباقی لطفاً در مورد بیماری های عفونی برایمان توضیح دهید و بگویید چه طیفی از بیماری ها را شامل می شوند؟

 بیماری های عفونی توسط عوامل میکروبی، ویروس ها، انگل ها، قارچ ها و موجوداتی که ویروس نیستند و برای ادامه حیات به یک سلول دیگر احتیاج دارند یعنی Pirionها ایجاد می شوند و تقسیم بندی های متفاوتی دارند. یکی از این تقسیم بندی ها راههای ابتلا به بیماری است. مثلاً راه خوراکی که از طریق آب و مواد غذایی آلوده ایجاد می شود و بیمار را دچار بیماری های اسهالی می کند و این بیماری ها می توانند ویروسی، باکتریایی و انگلی باشند. بیماری هایی هم هستند که از راه تنفس منتقل می شوند مانند سرخک و آبله مرغان، گاهی بیماری عفونی از طریق حشرات و گزش ایجاد می گردد مانند بیماری مالاریا، بعضی از بیماری های عفونی هم از طریق آمیزش جنسی ایجاد می گردند که عامل بیماری ممکن است ویروس باشد مانند تبخال تناسلی و یا باکتری مانند سوزاک و سفلیس. برخی بیماری های عفونی هم از طریق پوست ایجاد می گردند که البته تعداد محدودتری هستند، مانند بیماری های قارچی و زرد زخم، در نتیجه راههای متعددی برای انتقال بیماری های عفونی داریم که به طور خلاصه می توان راههای خوراکی، حشرات، خون، تنفس، پوست و تماس جنسی را نام برد.

 

خوشبختانه بیماریهای عفونی اکثراً قابل پیشگیری هستند، یعنی مزیت بیماری های عفونی آن است که در صورت بکارگیری تمهیدات فردی یا عمومی می توان در جهت کنترل آنها اقدام کرد. مثلاً بیماری که از طریق گزش حشرات ایجاد می شود، اگر از پشه بند و حشره کش استفاده کنیم، پیشگیری کرده ایم. برای پیشگیری از انواع بیماری های اسهالی، باید مواد غذایی سالم و ضد عفونی شده استفاده کنیم، بیماری های واگیر از راه تنفس را می توان با رعایت بهداشت فردی و استفاده از دستمال هنگام عطسه و سرفه و تزریق به موقع واکسن ها، جلوگیری کرد. همچنین اهمیت نظافت دست ها و شست شوی آنها با آب و صابون پس از تماس با فرد آلوده، برای پیشگیری از بیماری های عفونی از راه پوستی، قابل توجه است. در مورد بیمای های مقاربتی باید گفت، کنترل رفتارهای جنسی در چارچوب اسلام، اخلاق و خانواده و عدم ایجاد روابط جنسی با کسانی که تماس های متعدد جنسی دارند، بسیار مهم است. در مجموع باید گفت، بیماری های عفونی از طریق رعایت بهداشت و بکارگیری به موقع واکسن ها، قابل پیشگیری هستند و در صورت ابتلا بسیاری از آنها درمان پذیر هستند و به کمک داروهای ضد ویروس، ضد باکتری و ضد انگل بهبود خواهند یافت.

 

کشور ما از نظر شیوع بیماری های عفونی چه وضعیتی دارد؟

 بیماری های عفونی در ایران، بسته به محل و منطقه شیوع دارد. در جاهائی که آلودگی آب وجود دارد، بیماری های اسهالی بیشتر است، در شهرها بیماری های آمیزشی بیشتر است و در مورد بیماری های منتقله از راه خون، باید گفت، اقداماتی که سازمان انتقال خون در جهت غربالگری انجام می دهد و سعی می کند خونی سالم در اختیار نیازمندان به خون قرار دهد و بدین وسیله میزان بیماری های عفونی مربوطه را کاهش می دهد. در ایران، به طور کلی بیماری های عفونی مانند عفونت های تنفسی تب مالت، بیماری های اسهالی شایع است مثلاً مالاریا و سالک در جنوب بیشتر است. در مورد ایدز، آمار 18 هزار نفر را به طور رسمی داریم که البته تعداد واقعی خیلی بیشتر است و با یک تخمین غیر دقیق، چیزی بیش از 100 هزار مبتلا وجود دارد.

 

آیا ایدز به مرحله ای رسیده که لازم باشد، به طور جدی مورد توجه قرار بگیرد؟

 بله، حتماً چون ایدز جزء بیماری های آمیزشی محسوب می شود و این بیماری ها مانند کوه یخ هستند، یعنی شما تنها قسمت کوچکی از آن را می بینید و بقیه اش معلوم نیست، زیرا رفتارهای جنسی مخفی است و بروزش را نمی توان دید، بروز آن شامل مواردی می شود که فرد با بیماری مراجعه می کند، حال اینکه این فرد با چه تعداد افرادی بوده و به چه میزان آنها را آلوده ساخته، همان بخش پنهان کوه یخ را شامل می شوند.

 

آیا دوره طولانی کمون این بیماری هم، مسئله ساز است؟

 بله، دوره کمون این بیماری از 2 سال تا 15 سال متغیر است و فرد آلوده به ویروس از ابتدا تا انتهای بیماری و در طی مرحله خاموش و کمون بیماری می تواند دیگران را بدون اینکه از بیماری خود آگاه باشد مبتلا کند. بسیاری از زنان مبتلا کسانی هستند که این بیماری را از همسران شان گرفته اند، یعنی بعد از ازدواج متوجه بیماری همسر شده اند. یا خانم هایی هستند که هنگام بارداری، پس از آزمایش متوجه می شوند که اچ ـ ای ـ وی مثبت هستند و تازه می فهمند که شوهرشان مبتلا بوده است.

 

در این باره چه توصیه ای به جوانان دارید؟

 من فکر می کنم به چند چیز باید توجه شود: از منظر بیماری های عفونی دختران ما، می باید نه گفتن را یاد بگیرند و خودشان را در شرایط خطرساز قرار ندهند و من فکر می کنم در این نوع رفتار جدای از امور مذهبی و خانوادگی که بسیار مهم است، ما باید حرمت خودمان و زن بودن مان را نگه داریم و نگذاریم به راحتی مورد سوءاستفاده قرار بگیریم و آسیب ببینیم و عفت و پاکدامنی مان را لکه دار کنیم، پس باید خودمان را در معرض خطر قرار ندهیم. باید محیط دور و برمان را بشناسیم، اجتماع و مردان را نیز بشناسیم، گول نخوریم و بتوانیم به موقع جلوی خواسته هایمان را بگیریم.

 

مسئله دیگر این است که زن بودن نباید مانع پیشرفت ما باشد، یعنی در درجه اول خودمان باید این را باور کنیم که ما هیچ ضعفی نداریم و خیلی انسان های پر توان و پر ظرفیتی هستیم و خدا ما را با توانمندی های زیادی خلق کرده و شاید در بسیاری از موارد، از آقایان پر توان و پر طاقت تر باشیم.

 

مثلاً همین که در صحبت ها اشاره کردید می توانیم چند کار را همزمان با هم انجام دهیم؟

 بله، ممکن است در ظاهر نازکتر و ظریف تر به نظر برسیم ولی توانایی هایمان می تواند بیشتر از آقایان باشد به طور کلی می خواهم بگویم زن بودن نباید مانع پیشرفت ما در زندگی و مانع رسیدن ما به جایی شود که بتوانیم به دیگران خیر برسانیم و خود منشأ خیر گردیم.

 

آیا فصل گرما و احتمال کم آبی، می تواند عامل تسریع کننده ای برای بروز بیماری های عفونی باشد؟

 مسلماً با کمبود آب و گرمی هوا و عدم دسترسی مردم به آب کافی برای رعایت بهداشت و نظافت، شیوع این بیماری ها افزایش خواهد یافت. من فکر می کنم چقدر خوب است هر کاری که می کنیم، تصور کنیم خدا ما را می بیند، مثلاً وقتی در حال رانندگی هستیم حتی با وجود نبودن پلیس، مقررات را به درستی رعایت کنیم چون خدا را حاضر و ناظر می بینیم. اگر در خانه ظرف می شوییم یا وضو می گیریم، دقت کنیم که شرط انصاف نیست، بگذاریم آب هدر برود و حتماً افرادی هستند که به این آب احتیاج دارند. اما متأسفانه همه این طور فکر نمی کنند و فکر نمی کنند که این کارها گناه باشد در حالی که همین بی دقتی های کوچک در شرایط امروز ما، واقعاً گناه است. چقدر خوب است ما، نتیجه و پیامد رفتار و عملکرد خود را مشاهده کنیم. در واقع خداوند در روز قیامت دنباله و پیامد اعمال ما را به ما نشان می دهد که متوجه می شویم چه کرده ایم، ما الآن متوجه نیستیم چه می کنیم و با یک کلمه حرف مان چه تغییراتی در زندگی دیگران ایجاد می کنیم. پس ببینید اگر حضور خدا و شرط انصاف و تعادل را در همه کارها و رفتارهایمان رعایت کنیم تا چه حد می توانیم از بروز مشکلات بعدی برای خود و دیگران جلوگیری کنیم.

 

با توجه به نقش محوری زنان در خانواده و توانایی آنها در تصحیح فرهنگ و عادات تغذیه ای صحیح در خانواده، آیا شما توصیه خاصی در مورد تغذیه به خانم ها دارید؟

 اشکال عمده اینجاست که زنان ما، اغلب رژیم غذایی خوبی ندارند، عده ای که بسیار چاقند، علتش مصرف زیاد چربی، نان و برنج است در حالی که آنها از میوه جات و سبزیجات تازه که سرشار از مواد مغذی و ویتامین هاست استفاده نمی کنند، معمولاً خانم ها ورزش را در فعالیت روزانه شان لحاظ نمی کنند. همچنین مواد پروتئینی لازم و کافی را دریافت نمی کنند، یا توجهی به استفاده از لبنیات کم چرب ندارند. البته الآن رادیو و تلویزیون برنامه های خیلی خوبی برای بالا بردن سطح آگاهی تغذیه ای ـ بهداشتی مردم دارد، اما اجرا کردن این آموزه ها بسیار اهمیت دارد. اینکه فقط به دنبال لذت بردن از غذا باشیم اصلاً صحیح نیست.

 

در پایان با تشکر از اینکه فرصت این مصاحبه را در اختیار مجله پیام زن قرار دادید، اگر صحبت خاصی با خوانندگان مجله ما، دارید بفرمایید.

 

خیلی خوب است که ما زن را فراتر از یک آشپز خوب، یک خانه دار خوب، همسر خوب و یک مادر خوب ببینیم و شما براساس نام مجله تان، این رسالت را برای خود داشته باشید که زن را موجودی ببینیم که می تواند به بهترین وضعیت برسد. تحصیل کردن برای زنان خیلی مهم است تا بتوانند به استقلال برسند و مجبور نباشند به دلیل نیازهای مادی، با مردی ازدواج کنند که برایشان مناسب نیست. به هر حال باید زندگی با عشق و علاقه باشد و برآیند زندگی آدم را به طرف تکامل ببرد. در نتیجه برای رسیدن به موقعیتی شایسته، زنان باید از وقت شان به نحو احسن استفاده کنند و به جای اینکه فقط دنبال آرایش و ظاهر خود باشند، (که البته توجه به زیبایی چیز خوبی است و فرد باید همیشه آراسته و مرتب باشد و بخصوص در جای خود و در محیط خانه به آراستگی و زیبایی خود توجه کند) به دنبال پرورش استعدادهای خود باشند و در واقع خودآرایی معنوی جزء اولین اولویت های آنها باشد. باید سعی کنیم در همه جهات رشد کنیم و در جهت تکامل معنوی خود گام برداریم و در اولویت هایمان به دنبال بهترین کارها با بهترین پیامدها باشیم.

 

 

نظرات  (۳)

۲۵ تیر ۹۶ ، ۱۴:۱۵ منصوره 🌹🌹🌹
خوب بود ولی خیلی طولانی بود
پاسخ:
سلام
ممنون از لطفتون
اون عکس و مقدمه مفهوم کلی و درون مایه ی گفت و گو رو بیان می کرد.
۲۵ تیر ۹۶ ، ۲۰:۴۵ گیتی رسایی
موفق باشید . که هرآنکه در راه عمل یک قدم برمیدارد هزاران قدم انسانها را از ظلمت نجات میدهد. پایدار باشید. از صمیم قلبم برایتان آرزو میکنم
پاسخ:
سلام
ممنون از حضورتون و ابراز لطفتون
۲۸ تیر ۹۶ ، ۰۹:۲۲ سمیه لاریمی
ممنون از مطالب پربار و مفیدتون.
امیدوارم دانش آموزها نهایت استفاده را از مطالب وبلاگتون ببرند.
 www.sepordegozar.blog.ir
پاسخ:
سلام...خواهش می کنم..انشاالله..
موفق و پیروز باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">